خدایا باز خواب دیده ام...خودت هم می دانی...
به من بگو...
پس کجاست انصاف مثال زدنی ات؟؟
من خواب بین الحرمین را می بینم و برای دیگران تعبیر می شود...
من خواب راهی کربلا شدن را می بینم و دیگران راهی کربلا می شوند...
من خواب می بینم که در حرم عزیز دردانه ات زار زار اشک می ریزم و دیگران می روند آنجا و اشک چشم جاری می کنند؟
انصافت کجاست؟ جریان چیست؟
ناشکر نیستم. حسود هم نیستم اما حکمت این همه خون دل خوردن را نمی فهمم...درک نمی کنم..
نمی خواهی تمام کنی این غصه را؟
ببخش اگر طلب کارانه سخن می گویم...دست خودم نیست...نفهم بودن هم مثل بی لیاقت بودن شاخ و دم ندارد...
ببخش نفهمی ام را...
ببخش این همه نق زدن و التماس کردن را...
ببخش اگر آنقدر که تو می خواهی صبر ندارم...
صبر ندارم...
نظرات شما عزیزان:
موضوعات مرتبط: حــــرف هــای خــودمــونی ، دلـکده ، ،
برچسبها: